پرسمان3 | ||
|
موارد متعددى در قرآن به نور تشبيه شده است، مانند: ايمان به خدا (بقره، 257) قرآن (مائده، 15) هدايت الهى (انعام، 122) پيامبر (انعام، 122) در احاديث هم برخى چيزها مثل وجود امام معصوم (زيارت جامعه كبيره) و علم (ميزان الحكمه) به نور تشبيه شده است. مقصود از نور بودن خدا اين است كه او خداوند هدايتگر، روشنگر و زينت بخش است. به عبارت ديگر خدا نور است و هر موجودى را به مقصود از نور بودن خدا- طبق روايتى از امام رضا (ع) «1»- هدايتگرى او براى اهل آسمانها و زمين است كه البته هدايتگرى هم از خواص نور است. توضيح جمله «مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاهٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ» مشكوه محفظهاى است كه چراغ را در برابر باد حفظ مىكند و در قديم غالباً در ديوار ايجاد مىشد تا نور چراغ را متمركز و منعكس بكند. زجاجه هم به معناى سنگ شفاف است و چون شيشه از سنگ ساخته مىشود و شفاف است، به آن زجاجه گفته مىشود و مقصود از آن حبابى است كه روى چراغ مىگذارند تا شعله را محافظت و گردش هوا را تنظيم بكند و بر نور چراغ بيفزايد. در اين آيه خداوند نور خود را به چراغى تشبيه مىكند كه در چراغدانى قرار گرفته و روى او حبابى هست. نكته مهم اينكه خداوند زيبايى نورش را به چراغ مذكور تشبيه مىكند؛ نه اينكه خداوند جسم باشد. منظور از درخت زيتون و لاشرقيه و لاغربيه: خداوند در اين آيه فرمود «كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ» اين نور گويا ستارهاى درخشان است. «يُوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُبَارَكَهٍ زَيْتُونَهٍ لَّا شَرْقِيِّهٍ وَلَا غَرْبِيَّهٍ» اين چراغ با روغنى از درخت خجسته زيتون كه نه شرقى و نه غربى است، افروخته مىشود. درخت زيتون درختى پر بركت است كه روغن آن از بهترين روغنها براى برافروخته شدن و نوردادن است. بويژه اگر درخت در وسط باغ باشد و نور به همه جاى آن بتابد، چون درختها معمولًا در طرف شرق يا غرب باغ و كنار ديوارها رشد و شادابى لازم را ندارند، ميوههاى برخى قسمتهاى آن نارس مىمانند و روغنش ناصاف مىشود. خدا مىفرمايد نور و روغن اين چراغدان كاملًا صاف، درخشان و زيباست. اين تشبيه مىرساند كه نور الهى كاملًا شفاف و زلال است. چند نكته 1. برخى مفسران معتقدند «1» نور خدا به صورت شعلههاى ايمان در چراغ قلب مؤمن آشكار مىشود. حباب قلبِ او ايمان را در درون خود تنظيم مىكند. مشكوه سينهاش (مجموعه شخصيت مومن) ايمان را از گزند حوادث حفظ مىكند و درخت مبارك وحى الهى كه عصاره آن قرآن است، ايمان وى را شعله ور و پُربار و وجودش را روشن مىسازد و هنگامى كه با دلايل عقلى همراه مىشود، «نُّورٌ عَلَى نُورٍ» مىشود. اين نور .الهى وقتى در قلب انسان روشن مىشود كه قلب با خودسازى آماده پذيرش باشد و نور وحى از آلودگى گرايشهاى انحرافى شرقى و غربى بر كنار باشد. 2. در احاديث «1» اهل البيت مصاديق اين نور بيان شده است. بر اين اساس مقصود از مشكوه (چراغدان) نور علم پيامبر (ص) و مقصود از زجاج (حباب) سينه اميرمومنان على (ع) است و وقتى چراغدان، نور علم رسول و حباب، سينه على (ع) و ... باشد، نُّورٌ عَلَى نُورٍ مىشود. در روايت مقصود امام معصوم است كه با نور علم تاييد مىشود و درخت مبارك، ابراهيم خليل (ع) است كه ريشه مىباشد. «لَّا شَرْقِيِّهٍ وَلَا غَرْبِيَّهٍ» هم نفى گرايشهاى يهودى و مسيحيت است. احاديث فوق معمولًا مصاديق كامل آيه را بيان مىكنند و اين بدان معنا نيست كه آيه منحصر در اين موارد است. به عبارت ديگر، نور پيامبر و اهل البيت (ع) و نور علم- به عنوان مصاديق نور خدا- شعاع نور الهىاند و آن را منعكس مىكنند. برخى هم مشكوه «2» را به نور حضرت زهرا (س) و مصباح «3» را به امام حسين (ع) تشبيه كردهاند «إن الحسين مصباح الهدى و سفينه النجاه» و گفتهاند «المشكوه فيها مصباح» يعنى مصباح (امام حسين) از مشكوه. (حضرت فاطمه (س)) به وجود آمد و منظور از «نُّورٌ عَلَى نُورٍ» «1» هم ائمه معصوم بعد از امام حسين (ع) است. در اين روايت هم مصاديقى از اين نور و مصباح و مشكوه بيان شده است. اين آيه مىتواند گوياى مصاديق و معناى خاصى از ولايت، نور علم و ... باشد. پيامهاى آيه 1. جهان از نور خدا روشن است. 2. نور الهى چند لايه دارد و اگر انسان بخواهد به حقيقت نور الهى برسد، بايد از لايههاى مختلفى بگذرد. 3. به دنبال نور الهى باشيد كه هدايت با آن به دست مىآيد. «يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ؛ خدا هر كس را بخواهد (شايسته بداند) به نور خود راهنمايى مىكند.» و خدا به هر چيزى داناست.» سخن آخر اينكه خدا با اين مثال «اللَّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ» مىخواهد ما را به درك حقايق الهى نزديك سازد. __________________________________________________ (1). نور، 35. __________________________________________________ (1). بقره، 257 __________________________________________________ (1). تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 603، ح 171، ص 605، ح 175. __________________________________________________ (1). تفسير نمونه، ج 14، ص 478 __________________________________________________ (1). تفسير بيان السعاده، ج 3، ص 121 (2). كافى، ج 1، ص 195، ح 5، بحارالانوار، ج 4، ص 18 (3). مدينه المعاجز، ج 4، ص 52- حديث پيامبر اعظم حكايت شده است __________________________________________________ (1). كافى، ج 1، ص 195، ح 5، بحارالانوار، ج 4، ص 15، ح 4، ص 18، ح 6، ج 16، ص 356، ح 43 و ج 23، ص 304، ح 1، ج 23، ص 307، ح 4، ج 26، ص 241، ح 5، تاويل الآيات، ص 357، تفسير القمى، ج 2، ص 102، الصراط المستقيم، ج 2، ص 42، مسائل على بن جعفر، ص 16 نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ 26 / 8 / 1391برچسب:اللَّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ,كَمِشْكَاهٍ,زُجَاجَهٍ , ] [ ] [ مصطفی ]
[
|
|